رنگ در تاريخ ايران
نوشته شده توسط : r.u

nasleahorai.blogfa.com   persian   iran

رنگ در هر جامعه و فرهنگي داراي معاني خاص مدني و مذهبي بوده كه در ايران نيز به همين شكل ولي بسته به شرايط اقليمي و دوره هاي زماني اين رنگ ها معاني مقدسي مي گيرند.

اما مهمترين رنگهايي كه در تاريخ كشورمان همواره مي درخشد, سپيد و سبز و ارغواني بوده. رنگ سپيد كه نشانه پاكي و صلح بوده است كه وقتي وارد آيين بهدينان (زرتشتيان)شد به عنوان نمادي از همان پاكي , لباس موبدان و دينداران شد. و سبز كه به دوره هاي مهم كشاورزي و بهار و خرمي بوده در فرهنگ ملي ما به سرزندگي و زندگي جاويدان يا امرداد معني شده است.رنگ همان طور كه در جامعه ايراني نمود دارد با رنگ هاي زنده و شاد مي شناسيم و همان طور كه تخت جمشيد و نقش رستم و در جاي جاي ايران مي بينيم همه جا از رنگ هاي مختلف استفاده شده است.شادي كه شاهان هخامنشي از آن به عنوان آفريده اهورا نام مي ببرند در جامعه ايران بيشتر نمود داشته و خود را شكوفاتر نشان مي دهد.رنگ ارغواني  و بعضي رنگ ها هم هستند كه مفهومي هنري و مبارزه طلبي داشتند.همچنان كه نماد ِ رنگ ِهنري ِ هنرمندان ِ ايراني ارغواني بود است و نقش رستم با رنگ هاي مختلف و مخصوصا آرامگاه داريوش بزرگ با رنگ ارغواني تزئين شده بود كه الان آن را در هنر هاي معروف به اسلامي مي بينيم. يا جنبش هاي سياسي مي توان به خرم دينان كه اسطوره ملي ايران, بابك , معروف به سرخ جامگان يا مازيار كه پرچم سپيد نماد مبارزه اش براي آزادي و استقلال ايران و خصوصا دين زرتشت بوده و يا ابومسلم كه در دوره هاي اسلامي بسته به شرايط خاص سياه وارد فرهنگ كشور شد.

در اين تحقيق مي خواهيم بيشتر با رنگ سپيد و سبز آشنا بشويم تا آگاهي بيشتري از تاريخ و فرهنگ اصيل خود بيابيم تا زماني كه همان مفهوم به نام چيز ديگري انتقال مي يابد و ناآگاهان, تاريخ گذشته ايران را به سخره مي گيرند و نمي دانند كه چيزي كه به عنوان هويت خودشان است در اصل همان هويت اصيلي است كه تيشه به ريشه آن مي زنند.جايگاه مبارزه در برابر متجاوزان به خاك و دين مان از اسكندر كه به خاك كشورمان حمله و مي خواست فرهنگ يوناني را در ايران جا بيندازد و اعراب مسلمان كه خاك كشورمان را اشغال و صدها برابر وحشيانه تر از اسكندر فرهنگ اسلامي را در سرزمين مادريمان جا بيندازند بسيار بالاست.در اينجا جا دارد تا هنوز به اصل تحقيق نرسيده ايم مسئله اي را مورد بررسي قرار دهيم كه تعدادي از نويسنده گان كتابها  در جايي از مردم ايران با افتخار سخن مي گويد كه زماني اسكندر حمله كرد مردم چنان مقاومتي براي فرهنگشان كردند كه آنان را تسليم كرد و مردم را به اينكه پايبند به فرهنگ و دينشان هستند نشان داد. اما برعكس به صورت زيركانه و يا اينكه خودشان را خواستند گول بزند هيچ اشاره اي به حمله اعراب و پذيرفتن به زور اسلام از اينان نكرد و هيچ كلامي از اينكه ايرانيان به دفاع از فرهنگ با شكوه خود كنند نكردند.و هميشه اين را به خواننده مي قبولانند كه با اشتياق به آغوش اسلام رفتند و...كه اينجا به اين نتيجه خواهيم رسيد كه چطور براي قبول نكردنش چه راههايي را رفتند.! 

جنبش سبز يكساله نيست اين جنبش قرن هاست زنده است از سياوش كه با ريختن خونش در خاك , جوانه اي سبز از زمين روئيد و زايش مبارزه طلبي مردم ايران از همان زمان شروع شد و ربطي به اسلامي بودن يا سبز علوي و سبز سيدي ندارد.اين سبز از كجا ظهور كرد؟مي گوئيم تا بدانيد زماني كه اعراب مسلمان به سمت سرزمين مادريمان حمله كرد و خواست به زور اسلام دين محبت را جا بياندازد. مردم يا مغان و گروهي كه آن زمان قدرت بيشتري پيدا كردند يعني دهقانيان خواستند آيين پاك خودشان را حفظ كنند براي همين فرهنگشان را به اسلام آوردند تا فقط نام اسلام را داشته تا از فشار مسلمانان خلاص شوند. همانطور كه خيلي از محققان اسلامي نيز به اين موضوع واقفند كه بسياري از فرهنگ ايراني به اسلام وارد شد. ولي حقيقت اين بود كه هم فرهنگشان را از اين طريق حفظ كنند و هم زندگي كنند (كه بنا به كتاب ايران و تنهايش آقاي م ع ا ندوشن: فرهنگ ايراني آنقدر ارزشمند بوده كه آن را به جام ارزشمندي شكننده توصيف مي كند و براي حفظش بايد همه كار كرد كه يكي از كارها همين بوده.).اما امروزه چنان اعتقادي به  فرهنگ اسلامي دارند كه آن فلسفه اصيل فرهنگشان را از ياد بردند. كه مفهوم اصيل سبز هم جزيي از آن است.در صورتي كه در زماني خاص ققنوس وار بايد دوباره به شكوه سابق رسيد.

رنگ در ايران

رنگ سبز در فرهنگ كهن ايراني و آيين زرتشتي نشان زندگي بالندگي و سرسبزي است (از نوروز تا نوروز ص61)

مي خواهيم شما را با رنگها در زندگي گذشتگان آشنا كنيم كه اين منابع از كتاب از نوروز تا نوروز پژوهش كورش نيكنام بوده كه پس از خواندن اين كتاب به اين موضوع پي بردم كه چقدر رنگ سبز در زندگي مردم داراي اهميت بوده.در زير از نبشته هاي خود و منبع خود كتاب نوروز تا نوروز استفاده شده.

---نياكان ما كه ساليان دراز به پيروي از آيين زرتشت به سبزه و گل و گياه آباداني و پيشرفت گرايش يافته و به انديشه گفتار كردار و پندار نيك دلبستگي پيدا كرده بودند.

نوروز سفره نوروزي و سبزه

اما ريشه رنگ سبز كه در زندگي مردم آمد , كشاوزري بود و همين موضوع نوروز را پديد و سبزه را در سفره نوروزي نمايان كرد كه به مفهوم جان گرفتن دانه ها و رويش گياهان و تازه شدن زندگي بوده. و سبزه به عنوان نماد امرداد امشاسپند بوده و بر سر سفره مي گذاشتند.سبز چنان به روحيات ايرانيان خوش امد كه هر كاري مي خواستند انجام دهند از رنگ سبز براي آن كار استفاده مي كردند كه در سفره نوروزي براي زيباتر شدن سبزه از كوزه هاي سبز استفاده هم مي كردند.در سفره نوروزي كاسه اي شامل چند خشكبار ترش مزه و...درون كيسه اي به نام دولگ كه با طرحي ويژه و زيبا از پارچه ابريشمي به رنگهاي شاد مانند سبز و ارغواني درست شده است و...

آيين سدره پوشي:

سدره پوشي مراسمي ملي كه نوجوانان در دوره بلوغ لباس و كمربند مي بستند كه نمادي از پاكي و شجاعت بوده كه اين آيين يه دين زرتشت راه يافت و..سدره پيراهني بوده سپيد رنگ داراي آستين كوتاه كه..كمربند يا كُشتي هم ,بندي سفيد رنگ بوده.

جشن ارديبهشتگان:

ارديبهشت از واژه اشاوهيشتا كه به معني پاكي و اشويي بوده و ايرانيان در اين روز لباس و كلاه يا روسري سپيد كه به معناي همان پاكي بود مي پوشيدند و به آتشكده مي رفتند.

مراسم نيايش گاه پير سبز:

همه به آنجا مي رفتند و...كناره كوه روييدني هاي چون پر سياوشان , مُورد و انجير كوهي سبز شده و رشد كرده آب وقتي قطره قطره از شكاف سنگ ها بيرون مي آيد و همانند دانه هاي باران به داخل حوض سنگي زير فرو ميريزد و در انباري ذخيره مي شود و مي توان از آن استفاده كرد و هم به درختان پير سبز از اين منبع تامين مي گردد.و در آنجا جعبه اي از نقل و شيريني كه روي آن را با زرورق سبز رنگ پوشانده اند و..

خواستگاري و نامزدي گواه گيري و جشن عروسي:

...و در آن زمان بستگان داماد شاخه هايي از سرو  ,دولگ ِ پر از نقل و دستمال ابريشمي سبز و...قند سبز به همراه مي بردند....و براي او در زندگي سبزبختي آرزو مي كند.اندكي پس از خواستگاري مراسم نامزدي انجام مي گيرد و داخل يك سيني مسي داخلش قند سبز و برگ آويشن و لباس كامل براي عروس و روي آن را با پارچه سبز مخصوص مي پوشانندند.در گواه گيري عروس اغلب لباس سبز و تور پارچه اي سبز رنگ مي پوشيد و داماد در كنار او با كلاه سبز رنگ و يك دستمال سبز بر روي شانه راستش مي انداخت.پشت سر داماد يكي از بستگانش مي ايستد. او نيز دستمال سبز بر سر مي ببندد و سيني كوچكي بالاي سر داماد نگه مي دارد و درون او كتاب اوستا و دستمال سبز و.. و موبد با لباس و كلاه سپيد شروع مي كرد.در عروسي به هنگام عروس كشان سر و روي عروس را با پارچه سبز رنگي مي پوشاندند...و داماد سكه يي به عروس پيشكش مي كرد تا اجازه دهد دستمال سبز را خود از روي چهره او بردارد.

پرسه همگاني:

به ياد روان و فروهر درگذشتگان برپا مي كنند و براي گروهي كه جانشان را در راه ميهن داده اند مراسمي برگزار مي كردند.بعضي از آنان به ويژه بانوان زرتشتي شاخه هايي از برگ سبز مُورد يا شمشاد مي آوردند.

رسم خاكسپاري.مراسم روز سوم و چهارم:

زرتشتيان جسد را در زمان تاريكي به خاك نمي سپارند و با مراسمي بسيار ساده بدون سوگواري و در حالي كه لباس سپيد يا رنگهاي روشن  كلاه و روسري ميگذاشتند.در آرامگاه پس از شستشوي جسد  پارچه اي سپيد بر تن مرده مي كردند.در پيشاپيش افراد بزرگترين فرزند شخص در حالي كه دستمال سبز بر بازوي دست راست خود بسته است حركت مي كرد و اين كار نشان آن است كه زندگي در اين خاندان تداوم دارد.سپس بر روي قبر او شاخه هاي سبز بر خاك آرامگاه مي گذارند.

در روز سوم شاخه هايي از گياه مُورد سبز در پسكم مس يعني محل ويژه مراسم ديني مي گذارند و باور دارند كه رنگ سبز رنگ زندگي و بالندگي است و با اين شيوه زندگي خرم را براي بازماندگان و شادي را براي روان در گذشتگان آرزو مي كنند.

روز چهارم موبد اوستاي گاه ا ُشهن را در حضور ساكت و معنوي و شركت كنندگان زن و مردي كه كلاه يا روسري سپيد بر سر دارند مي سرايد.

و بسياري از سنت هاي ديگر.

 سبز در تاريخ اساطيري ايران

همانطور كه گفته شد از خون سياوش جوانه اي سبز شد و تا به امروز اين خون ها خاك وطن را مقدس كرده.طوري كه كورش در وصيتش اينگونه مي فرمايد كه بدنم را موميايي و در طلا و نقره و امثال آن نپوشانيد زودتر آن را در آغوش خاك بسپاريد مي خواهم بدنم ذره ذره خاك ايران را تشكيل دهد.

در تاريخ پر افتخار ما ايرانيان هميشه در هر زماني سعي بر مثبت انديشي و جاودانگي بوده و حتي در بدترين شكست ها هميشه با داستان ها و واقعيت ها توانست اميد خود را به آينده نگه دارد.زماني كه سياوش را كشتند و ارز او نمادي از يك شاهزاده نيك انديش پارسي بر جاي ماند ايراني توانست به كمك شعر اين نماد هميشه جاويد را روشن نگه داردزماني كه سياوش از خون خود در خاك وطن جوانه اي سبز شد و آرش كمانگير با تكه تكه شدنش ايران را نجات داد تا ايران هميشه پاينده بماند.آريوبرزن و بانو يوتاب كه با وجودشان از سرزمين مادري دفاع كردند.سورنا كه اسطوره و نماد قدرت مردمان ما ايرانيان ناميده مي شود و لرزه بر اندام امپراطوري روم مي انداخت دست هر بيگانه را از خاكمان دور نگه داشت.بابك و مازيار و... تمام شهيدان گمنامي كه در راه وطن جانشان را دادند تا ايران را هميشه سبز بدارند.تا بفهميم مبارزه طلبي در خون هر ايراني بوده. از ندا و سهراب و تمام جوانان ميهن كه با خون خويش سبز بختي را در ايران پرچمدارند.

سبز و سر زندگي سرزمين مادريمان از خون اين همه شهيد جاويد باد

اما هزار چهارصد ساله گذشت تا ققنوس وار بتوانيم از خاكستر تاريخ دوباره سياوشان و آرشان و..بيدار شوند و آزادگي را فرياد زنند.ما كاوه وار در كوه دماوند پرچم سه رنگ ايران را به احتزاز در آوريم و نادر وار تمام بيگانگان را از ايران دور كنيم. ما تمام مردم ايران زمين كورش وار آزادي را نفس مي كشيم.عاقبت چنين خواهد شد.

جاويد باد سرزمين مادري

زنده باد نسل اهورايي


onLoad="window.alert('Hello, and welcome to saideh.com & oshagheiran.com');" onLoad="window.alert('Hello, and welcome to saideh.com & oshagheiran.com');"

:: موضوعات مرتبط: رنگ در تاريخ ايران , ,
:: بازدید از این مطلب : 646
|
امتیاز مطلب : 190
|
تعداد امتیازدهندگان : 59
|
مجموع امتیاز : 59
تاریخ انتشار : 14 شهريور 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: